پنجشنبه ۲۹ اسفند خیلی کار کردم همش خرده کار بود و پوستم کنده شد و واقعا برای خودمم کار تراشیدم!! ولی از خودم راضی بودم تا حدی

واسه اولین بار شیرینی نخودچی پختم و حس و حالش را دوست داشتم. طعم مواد خامش اونقدر به دهنم مزه داد که قابل وصف نیسheart

باید عکس شیرینی ها و چند تا دیگه عکس که واسه پست های قبل هست را ثبت کنم و وبلاگم رنگ و لعاب بگیرهsmiley

 

از اصل مطلب دور نشم.‌ خلاصه بامداد یک فروردین شد و من همچنان مشغول بودم و از ۲ نیمه شب گذشته بود که رفتم حمام و تا خوابم ببره ساعت از ۳ گذشته بود. وای خدایا پاهام از درد و خستگی بی جون شده بودن ۶ بیدار شدم دوباره کار کردم و تا شد نزدیک سال تحویل. نشستم روی زمین و دعا کردم بنظر خودم امسال بیشتر از پارسال حتی دعا کردم‌ کاش خدا حاجت روام کنه

خدایا شکرت بخاطر این دو روز از سال ۹۹ که خوش گذشت و خوب بود


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها