امروز اولین ماموریت کاری را البته از نوع اجباریش رفتم و نیم ساعتیه رسیدم خونه و متاسفانه روزه امم باطل شد و خیلی آفتاب سوخته شدم
بعدا نوشت:
خواب دیشبم قشنگ از تنم در اومد:( به نیت روزه هم که بودم و سحری که خورده بودم و گرسنه تا ساعت ۵ عصر بودم و کلی هم پیاده روی زیر آفتاب و تو بیابون و
تا آخر شب باید کل لباسهای سرکارم که پر از خاکه بشورم و امیدوارم تا صبح خشک بشه و حموم و جز خوانی قرآنم هم دارم:/
درباره این سایت